شبیه مه شده بودی این اواخر...
نه میشد به تو رسید
نه میشد ان سوی تورا دید
تنها میشد درتو گم شد
و چه حماقتی...
این روزهای من به تظاهر میگذرد
تظاهر به بی تفاوتی
تظاهر به بی خیالی
به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست
اما
چه سخت میکاهد از عمرم این نمایش...
راحت بگم
برباد داد چون دوده سیگار
دودمانم را...
تنها بی هوایی آدم را خفه نمیکند
گاهی هوایی شدن
آرام آرام خاموشت می کند...
حماقت یعنی
روی زخم های من نمک بپاشی
و زخم هایم پشت سرت راه بیوفتند و عاشق دست های شورت شوند...
دیشب قصه ات را برای کسی میگفتم
باز دوباره عاشقت شدم
بازدوباره شکستم...
تا آخر عمر مدیونی
به کسی که باعث شدی بعده تو عاشق هیچکس نشه
میفهمی؟
به یادتم تاروزی که
تابوتم همچون قایقی روان بردوش مردم است...
میگم خدارو چه دیدی
شاید منم دووم اوردم
هر تموم شدنی که مرگ نیس
گاهی میشه کنار یه پنجره خیره و چشم انتظار پوسید
خیلی راحت و بدون درد...
بسلامتی روزی که بیای خونمون
مامانم بشینه کنارت
بت بگه از خاطرات باهم بودنتون بگو...
تو سکوت کنی و یه حلقه اشک تو چشات جمع شه
به عکسم خیره شی یاده روزی بیوفتی که باخنده بت میگفتم نباشی میمیرم
لباسای مشکی...روبان مشکی کنار عکس
آخ آخ...
حالا من چه آرامشی دارم زیر خاک
یه دختر زیره بارون این خیابونا و سردرد شقیقه
اصن فهمیدی زخمی که بهم زدی چقدر عمیقه؟
بعده تو دیگه هیشکی دل به دل ساده نداده
کجایی ببینی با معرفت؟ لیلی دوباره رد داده
اهنگ کف خواب مهراب
http://www.texahang.org/?p+36479
این پنجره ها و شیشه های نم دار کلافه اند
از سنگینی نگاه منتظرم
اگر نمی آیی
اینقدر پنجره هارا زجر ندهم
چشمانم به جهنم...
اهنگ ای داد برمن علیرضا طلیسچی در لینک زیر
http://nex1music.ir/post/60741
حاضرم چشمانم را به نابینایی اهدا کنم
اما...
تورا با دیگری نبینم :(
او هنوز پیرهن آبی اش را تن میکند
من هم با قرص های خواب آور قرمز رنگ میخوابم
وای
چه شهراورد بزرگی...
بعد از دیدنه حال من...هه عشق مسخرست
میگفتی بی خیالت شم؟
خب لعنتی تو بیخیال اون شو...
ببار باران
بگذار اشک هایم غریب نباشند
هرچند...
نمک روی زخم است بارانی که بی تو می بارد
فقد کمی آرامتر ببار
میدانی که...او دیگر کنارم نیست:(
روی دست شب مانده ام
دیگر خواب هم مرا نمی برد...